نامگذاری لواسان
مرحوم دکتر حسین کریمان نگارنده کتاب قصران کلمه لواسان را در میان منابع مورد استفاده، نخستین بار در این روایت که مربوط به سال 438 هجری است در نام این کوه یافت و گویا ظاهرا می توان چنین پنداشت که در اصل نام این کوه بوده و بعدها توسعا پهنه دامنه آنرا نیز به مناسبت لواسان خواندند.
در باب نام آن وجوه تسمیه هایی ذکر کرده اند که ظاهرا هیچ یک با حقیقت سازگار نمی نماید. برخی آنرا از لواسه گرفته اند و گویند لواسه به معنی کف دست و ناواست و این بخش ناوشکل است و حال آنکه این بخش کوهسنانی است. همچنین جمعی از مردم محل مدعیند که چون در آبادیهای این بخش روباه زیاد است و روباه را لواس گویند، بدین سبب این پهنه را لواسان خوانده اند. گمان نمی رود که این شایعه را نیز رویی در صواب باشد، زیرا نخست آنکه در کتب لغت مورد استفاده چنین معنایی برای لواس ذکر نشده ، دیگر آنکه معلوم نیست که آبادیهای این پهنه بخصوص بیش از آبادیهای پهنه مجاور آن روباه داشته اند و روباه را به زیستن در این محل علاقه خاصی بوده باشد.
به نظر نگارنده این کلمه ترکیبی است از لو و اسان و لخت اخیر از کلمه آسدن در پهلوی به معنی برآمدن و سرزدن (خورشید) اشتقاق داردد. و لواسان به معنی تیغه کوهی که خورشید از آن سر بر می زند یا تیغه طلوع است با توجیهی بدین تلخیص : پهنه لواسان و خاصه کوه دماوند در مشرق قصران افتاده است یعنی آنجا در هر بامداد در پهنه شمالی ری قدیم و طهران کنونی آفتاب از آنجا سربرمی زند. شیوه ایرانیان بوده است که آغاز بامداد را به بر آمدن خورشید از پشت کوه یاد می کرده اند، این دعوی را شواهد فراوان است و نمونه را به ذکر چند بیت از چند شاعر بزرگ بسنده می کند:
جنیدی از ادیبان و شاعران دانشمند سده چهارم که در دستگاه صاحب عباد منزلتی داشت سروده:
شبگیر صبوح را ز سر گیر بر بانگ خروس و ناله زیر
خورشید که برزند سر از کوه آن به که خورد ز جام تشویر
فردوسی به این صورت سروده است :
چو خورشید تابان برآمد ز کوه برفتند گردان همه همگروه
، و نیز :
چو خورشید برزد سر از برز کوه میانها ببستند توران گروه
، و نیز :
چو برزد سر از کوه تابنده شید برآمد سر و تاج روز سپید
منوچهری نیز بدین نحو سروده است :
سر از البرز برزد قرص خورشید وخون آلوده دزدی سر ز مکمن
در اوستا، البرز محل طلوع و غروب خورشید دانسته شده و در مهریشت بند ۱۱۸ آمده است: (با ستایش پسین، یا ستایش پیشین، من تقرب میجویم مادامی که خورشید از بالای آن (کوه) بلند هرا (هرابرز یا البرز) طلوع کند و غروب نماید) و در وندیداد چنین آمده است: (برخیز ای خورشید با اسبان تندرو از میان کوه البرز عبور کن و جهان را منور و روشن گردان.
شهر لواسان را از شمال، كوه هاي ورجین، باغدره،كند و افجه، از سمت باختر كوههاي قصران، از سمت شمال خاوري و خاور كوههاي ايرا، فيل زمين، لواسانکوه و جاجرود و از جنوب كوههاي تلو،قوچک،زينكوه و اراكوه در بر ميگيرند.
شهر لواسان واقع در شمال شرق کلان شهر تهران و به عنوان نزدیکترین منطقه خوش آب و هوای ییلاقی به شهر تهران به حساب می آید. فاصله این شهر نسبت به تهران حدود 7 کیلومتر می باشد که در کمتر از 15 دقیقه می توان به این شهر دسترسی داشت.
طبیعت سرسبز لواسان از دامنه های شمالی این شهر شروع می شود و در انتها به دریاچه زیبای سد لتیان ختم می گردد.
چشم اندازهای بکر این شهر طبیعت را بگونه ای به تصویر می کشند که 4 فصل سال را می توان به زیبایی هر چه بیشتر مشاهده نمود.
شهر لواسان با قدمت 5 هزار سال در 11 کیلومتری شمال شرق تهران با وسعت 35311/19445 هکتار واقع شده است. جمعیت آن با احتساب 18 روستای واقع در حریم بالغ بر 25 هزار نفر می باشد.
لواسان به جهت دارا بودن موقعیت مناسب جغرافیایی و آب و هوای ییلاقی، مورد توجه بسیاری از هموطنان گرامی می باشد. همچنین به لحاظ مجاورت شهر با دریاچه سد لتیان 30 درصد آب شرب پایتخت را نیز تامین می نماید.
ضمنا" شهر لواسان در سال 1385 بعنوان کاندیدای یکصد و یکمین شهر ایمن جهان از سوی سازمان بهداشت جهانی (یونیسف) معرفی گردید.
لواسان در منابع و کتب تاریخی
1- علی کامه دیلم که از سرداران صحنه سیاست به عهد آل بویه بود، و فخرالدوله بسال 373 هجری او را از میان برداشت، در قصران برای خویش کاخی پی افکند و بعدها آن محل را کوشک دشت گفتند و کوشک دشت امروز لواسان کوچک را گویند. میر سید ظهیرالدین مرعشی در تاریخ طبرستان و رویان و مازندران در ذیل شرح خروج الثائر بالله علوی گفته:
علی کامه را در طبرستان نایب خود گردانید و خود به عراق رفت. علی کامه در قصران به کنار جاجرود قصر بنیاد کرد و آنجا بود. الحال آن وادی را کوشک دشت می خوانند و تلی که آنجاست قصر علی کامه بوده است.
مولانا اولیاالله آملی نیز در تاریخ رویان در همین مقام آورده:
کوشک علی کامه که در جاجرود نهاده است بدو منسوب است.
در باب اطلاق کوشک دشت به لواسان کوچک، حاج معصومعلی شاه در تذکره طرائق الحقایق نوشته:
لواسان کوچک را کوشک دشت نامند.
2- محمد حسن خان صنیع الدوله در مرات البلدان در ذیل (جائیج)گفته:
قصران علیا همین لواسانات را می گویند که از گردنه قوچک طرف شمال جلگه طهران که شخص سرازیر شده از رودخانه جاجرود عبور نموده ، سمت شمال این رودخانه اول بلوک لواسانست، که به دو لواسان تقسیم شده: لواسان بزرگ و لواسان کوچک و این لواسانات را حالا هم قصران علیا میگویند.
3- حد شرقی قصران به مشرق لواسان که دماوند است می رسد و در گذشته کوه مرتفع دماوند خود جزء لواسان و شرقی ترین حد قصران بوده است ، چون نام دیگر این کوه را به عهد باستان لواسان نوشته اند. ناصرخسرو که در محرم سال 438 هجری در ری بود و از آنجا به قزوین رفت ، در ذکر کوه دماوند گفته:
میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی که آنرا کوه لواسان گویند.